یه دفعه اومد گفت میشه چند لحظه وقتتونو بگیرم منم گفتم نه . گفت یه لحظه بایست . گفتم من آدم اینجور کارا نیستم . بعد کیفمو کشید منم فرار کردم اون افتاد دنبالم این قدر تند دویدم که کنترلمو از دست دادم و به زمین افتادم . یه خانم قد بلند و هیکلی اومد و کمکم کرد چون زخمی شده بودم به بیمارستان رفتیم . پانسمان دستم که تمام شد خانمه به همراه اون پسر اومد داخل و گفت ببخشید که آسیب دیدی . بهتری . منم گفتم به لطف شما خیلی خوبم من الان هیچ بولی باهام نیست پس لطفا هزینه ی مرخصیه منو خودتون بدین . اون خانم گفت این کارو از قبل انجام دادیم میتونی بری . منم گفتم واقعا ؟! خوب پس خداحافظ . خانمه گفت ما می خواستی ازت درخواست کنیم تست بدی .............